بعد از یک هفته سرماخوردگیم تازه داشت خوب می شد ، که آقای شوهر سرما خورد ...........سرما که چه عرض کنم ، آنفولانزای شدید ، تب و لرز ، 2 بار دکتر رفت ، 3تاآمپول زد ، البته هنوز هم کامل خوب نشده .............اونوقت منم دوباره سرما خوردم ............قیافه م شبیه سوپ شده ..............در یک دور باطل سرماخوردگی افتادیم ...............
××× خاله جمعه اومده بود خونه مون ، باهاش رفتم خرید ، تقریبا یه مغازه هم رد نداد ..........دیگه پاهام خشک شده بود ...........2 تا لاک جدید گرفتم خوشم اومد خوش رنگه ..........
××× تو این چند وقته اخیر ، چند باری بحث و دلخوری داشتیم ، نمیدونم خوبه یا بده ، ولی میگن احتمالا خوبه ، واسه شناخت همدیگه لازمه ..............
××× مامان میگه بعد از عروسی یک سال خونه ما بمونیم اینجوری میتونیم خودمون خونه بخریم .................هنوز نمیشه گفت ......باید ببینیم بعد از عروسی با احتساب کادوها چقدر برامون میمونه ...........