روزنوشت های زندگی جدید

~~~ فصل تغییر ~~~

روزنوشت های زندگی جدید

~~~ فصل تغییر ~~~

۱۴

اول بگم که اضافه وزن پیدا کردم ..................دوم بگم از امروز صبح یه عالمه آهنگ شاد و رقصی گرفتم و دارم شروع میکنم ورزش رقص .............. 

بعدش موهام رو جدیدا میذارم فر بشه ....................... (به این میگن آخر تنبلی)

تقریبا تمام این هفته که شب کار بوده ، ناهار خونه شون بودیم و در ادامه شام هم ..............امروز دیگه به زور ناهار آوردمش اینجا ................... 

چند وقت قبل موس هنگ کرده بود ، این وسط هم IDM که کرک شده اومد بالا واسه آپدیت ..............و موس اشتباهی رفت روش و من بیچاره شدم و حالا دیگه نمیذاره ازش استفاده کنم ، نمیذاره نسخه جدیدش رو نصب کنم منم که فقط دانلود میکنم ...................کلی اعصابم خورد شد .................فعلا با یه برنامه دیگه کار میکنم ولی خب جای IDM رو نمیگیره ................... نمیدونم چجوری میشه دوباره نصبش کرد ........... 

فردا ناهار خونه آبجیی بزرگه دعوتیم واسه پاگشا ...........تقریبا دیگه همه پاگشا کردن ، مونده یه دونه داداش و یه دونه داداش دیگه که این دومی اصلا فکرشم نمیکنم بخواد دعوتمون کنه ............... 

امروز رفتیم بانک پیش داداشم ، میخوایم یه وام 5 تومنی بگیریم ، امیدوارمون کرد که برای خرداد جور میشه ..............اینجوری احتمالا خونه ردیف میشه ............ 

×××همش خواب عروسی رو میبینم ، یه بار به آرایشگاه نمیرسم ، یه بار ماشین آماده نیست ، یه بار مهمونا نیومدن ................یه بار دیدم کفش نخریدم ...............خلاصه هر دفعه تو خواب میبینم یه جای کار میلنگه .........آخ زودتر این عروسی بدون مشکل برگزار شه یه نفس راحت بکشیم ............... 

×××مامانش میگفت بعد از عروسی برین سفر ماه عسل ، گفتم نه ، آخه ما داریم از همه چیزمون میزنیم تا بتونیم خونه بخریم ..............سفر رو سال بعد میریم .............

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد