روزنوشت های زندگی جدید

~~~ فصل تغییر ~~~

روزنوشت های زندگی جدید

~~~ فصل تغییر ~~~

۱۳-خروس کشون

تازه گچ دستش رو باز کرده بود ، دو جا دعوتمون کردن واسه پاگشا ، دیروز دیدم با پای لنگان از سرکار برگشته ............موقع کار پاش رفته تو یه شکاف و از لگن چرخیده و ...........کلی دعا کردم درفتگی یا شکستگی لگن نباشه ...........پیروکسیکام زدم و حوله داغ کردم روش گذاشتم ...............خدا رو شکر امروز بهتره ................. 

××× خیلی بی حوصله شدم امروز ........... انگار قرار نیست رنگ خوشی ببینیم ............. 

××× هی میگن قیمت خونه داره میره بالا و دلم میلرزه ، ما داریم از همه چیز میزنیم که بتونیم خونه بخریم .................. 

××× نگین عزیز فراموشت نکردم ، فقط چون کل مطالب وبلاگ قبلی رو حذف کرده بودم لینکت رو نداشتم که امروز اضافه کردم ، خوشحالم هنوز سر میزنی  

 

می خواهم گریبان سرنوشت را بگیرم او نمیتواند سرم را در برابر زندگی خم کند، پیروزی از آن من خواهد بود. 

 بتهون

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد