نخیر ، مثل اینکه باید حرفم رو پس بگیرم ، اصلا هم اتفاق های خوبی نمیفته ........
این تاریخ عروسی شده قوز بالای قوز ...............
اول که فهمیدیم تاریخ عروسی میفته وسط ایام فاطمیه ، بعدش خواستیم بذاریم اردیبهشت که خبردار شدیم اسم مادرشوهرم واسه سفر مکه دراومده و باید اردیبهشت بره .........از اونور خواستیم بذاریم اسفند ، که داداش اینجانب دراومده که امتحان داره و نمیتونه بیاد ....................
بدجور کلافه شدم ، دیگه اعصابم داره خورد میشه .............
از یه طرف آقای شوهر سر تمرین مشت زدن به کیسه بوکس ، دستش شکست ، تمام امروز از صبح بیمارستان بودیم و عکس گرفتیم ............... بعدظهر هم رفتیم دستش رو گچ گرفت ، این هفته هم شب کاره ...................